ترجمه
پس چون تذكّرى را كه به آنان داده شده بود فراموش كردند، كسانى را كه نهى از منكر مىكردند نجات دادیم و ستمگران را به سزاى نافرمانى كه همواره انجام مىدادند، به عذابى سخت گرفتیم.
پس چون از آنچه نهى شده بودند تجاوز كردند، به آنان گفتیم: به شكل میمونهاى طرد شده در آیید.
نکته ها
كلمهى «بئیس» از «بأس»، به معناى شدید و «عَتوا»، به معناى عصیان و سركشى است.
طبق روایات، چون موعظه كنندگان بنى اسرائیل دیدند پندشان در قوم خود بىاثر است، از مردم جدا شدند و همان شب، قهر و عذاب الهى نازل شد و گنهكاران و سكوتكنندگان را در برگرفت. [320] و این تبدیل و تحوّل، از تصرّفات تكوینى الهى است.
در آیه 60 سوره مائده آمده كه گروهى بهخاطر نافرمانى، به صورت خوك ومیمون درآمدند و اینجا فقط میمون ذكر شده است. ابن عباس مىگوید: هر دو آیه دربارهى یك گروه است.
از ظاهر آیه استفاده مىشود كه نه تنها خصلت آنان، بلكه شكل ظاهرى آنان نیز تبدیل به میمون شد. آرى، خدایى كه با یك فرمان، آتش را بر حضرت ابراهیم گلستان مىكند، مىتواند موجودى را به موجود دیگر و انسانى را نیز میمون كند. البتّه مسخشدگان توالد و تناسلى نداشتند و به فرمودهى پیامبر صلى الله علیه وآله چندروزى بیشتر زنده نبودند. [321]
پيام ها
1- نهى از منكر، اگر سبب هدایت دیگران نشود، سبب نجات خود ناهیان مىشود. «أنجینا الّذین ینهون»
2- فراموشى، اگر در اثر بى توجّهى و بىاعتنایى باشد كیفر دارد. «فلما نسوا ...»
3- هر كه راه موعظه را بر روى خود ببندد، راه قهر الهى را به روى خویش باز كرده است. «نسوا - أخذنا»
4- نهى از منكر، یك وظیفه دائمى است. «ینهون» (فعل مضارع نشان استمرار است)
5 - بىتفاوتان، ظالمند. «الّذین ظلموا» (در آیهى قبل، بنىاسرائیل به سه دسته تقسیم شدند: متجاوزان، واعظان و سكوتكنندگانِ بىتفاوت. در این آیه سكوتكنندگان هم جزو ظالمانِ هلاك شده به حساب آمدهاند، زیرا تنها ناهیان از منكر نجات یافتند، «انجینا الّذین ینهون» پس سكوت، هم ظلم و هم زمینهى هلاكت است.)
6- از بزرگترین و شدیدترین عذابها، سقوط از مرحلهى انسانیّت است. «عذاب بئیس، كونوا قردةً خاسئین»
7- متجاوز، استحقاق از دست دادن انسانیّت و مسخ شدن را دارد و كیفر مستكبر، طرد و تحقیر است. «عتوا، قردةً خاسئین» آرى، ملّتى كه در برابر قانون الهى گردنكشى كند، میمونوار از دیگران تقلید خواهد كرد.
8 - آنان كه حكم خدا را با حیله، مسخ و دگرگون كنند، چهرهشان مسخ مىشود. بازیگرِ با دین، به صورت حیوان بازیگر (میمون) در مىآید. «كونوا قردة»