ترجمه
و (به یاد آور) زمانى كه كوه (طور) را از جاى كنده، همچون سایبانى بالاى سرشان قرار دادیم و گمان كردند كه آن بر سرشان خواهد افتاد، (در آن حال، به آنان گفتیم:) آنچه را (از احكام و دستورها) به شما دادیم، قدرتمندانه و جدّى بگیرید و آنچه را در آن است به یاد آورید (و عمل كنید) باشد كه اهل تقوا شوید.
نکته ها
این آیه، مشابه آیه 63 سورهى بقره وآخرین آیه در این سوره است كه درباره بنىاسرائیل سخن مىگوید. از آیه 103 تا اینجا، پیاپى مسائلى را در مورد آنان مطرح كرده است.
«نَتق»، به معناى كندن و پرتاب كردن و«ظُلَّة»، به معناى پاره ابر، سقف و سایبان است.
موسى علیه السلام كه براى میقات الهى به كوه طور رفته بود، در بازگشت براى هدایت بنىاسرائیل تورات را همراه خود آورد، امّا آنان به مخالفت پرداختند، خداوند كوه را از جا كند وبالاى سرشان قرار داد، آنان وحشت كردند وبه سجده افتاده، قول اطاعت دادند، ولى طولى نكشید دوباره از دین برگشتند.
سؤال: آیا پیمان گرفتن و اطاعت در حال اجبار ارزشى دارد؟
پاسخ: اوّلاً هر اجبارى بد نیست، گاهى معتاد را مجبور به ترك اعتیاد مىكنند كه خود یك ارزش است. البتّه عقیدهى قلبى را نمىتوان با اجبار تحمیل كرد، امّا عمل صحیح را مىتوان به اجبار در جامعه ترویج داد. ثانیاً گاهى كار در آغاز به اجبار القا مىشود، ولى به تدریج از روى آگاهى و اختیار انجام مىگیرد.
از امام صادق علیه السلام پرسیدند: مراد از قوّت در این آیه قوّت بدنى است یا قلبى؟ حضرت فرمودند: هر دو. [331]
پيام ها
1- قرار گرفتن كوه، بالاى سر بنىاسرائیل و تهدید آنان، حادثهاى است كه نباید فراموش شود. «و اذ نتقنا الجبل...»
2- یاد گرفتن كافى نیست، بلكه باید یادآورى شود. «خذوا... اذكروا»
3- براى تربیت عمومى جامعه و براى جلوگیرى از انحراف، گاهى باید از اهرم فشار استفاده كرد. «اذ نتقنا ... خذوا ما آتیناكم ...»
4- احكام الهى را باید با جدّیت و قدرت گرفت و عمل كرد. «بقوّة»
5 - براى رسیدن به كمال تقوا، قاطعیّت در دین و تصمیم جدّى لازم است. «خذوا... بقوّة... لعلّكم تتّقون»
6- هدف كتب آسمانى و دستورهاى دین، خداترسى و پیدایش تقوا در مردم است. «لعلّكم تتّقون»
7- با بیان فلسفه و آثار قوانین، دستورات واحكام، دیگران را براى توجّه و عمل به آن تشویق نماییم. «خذوا... لعلّكم تتّقون»