ترجمه
آنگاه كه خورشید در هم پیچیده و تاریك شود.
و آنگاه كه ستارگان به خاموشى گرایند.
و آنگاه كه كوهها به حركت درآیند.
و آنگاه كه شتران باردار به حال خود رها شوند.
و آنگاه كه حیوانات وحشى، برانگیخته و گرد هم آیند.
نکته ها
«تكویر»، به معناى درهم پیچیدن است كه در مورد خورشید، به جمع شدن شعلههاى آن و خاموش شدن آن منجر مىگردد.
حركت كوهها در آستانه قیامت، ناشى از زلزله بزرگى است كه باعث فروپاشى و متلاشى شدن كوهها مىگردد و چنانكه در آیات دیگر نیز آمده است، همچون ریگ بیابان روان مىشوند.
«عِشار» جمع «عَشْراء» به معناى شتر حامله ده ماهه است كه در نزد عرب، با ارزشترین اموال محسوب مىشده است. امّا به هنگام بروز علائم قیامت، بىصاحب مىماند و كسى به فكر آن نیست.
«وحوش» جمع «وحش» به معناى حیوانى است كه هرگز با انسانها انس نمىگیرد. مانند درّندگان. برخى با استناد به آیه «و ما من دابّة فى الارض و لا طائر یطیر بجناحیه الاّ امم امثالكم ما فرطنا فى الكتاب من شىء ثمّ الى ربّهم یحشرون»(31) گفتهاند مراد این آیه نیز، محشور شدن حیوانات در قیامت است. امّا برخى دیگر از مفسران، با توجّه به اینكه سیاقِ آیات مربوط به نشانههاى قبل از قیامت است، گفتهاند: منظور آن است كه قبل از قیامت، در اثر زلزلههاى پى در پى همه حیوانات از لانهها و بیشههاى خود خارج و در كنار یكدیگر جمع مىشوند.(32)
پيام ها
1- نظام موجود خورشید و ستارگان در آسمان و كوه و دریا و زمین، روزى دگرگون مىشود. «اذا الشمس كوّرت و...»
2- هستى، محكوم اراده خداوند است و هرگاه او اراده كند، نظام عالم به هم مىخورد. «اذا الشمس كوّرت و...»
3- شاید در قیامت، حیوانات وحشى نیز زنده شوند. «و اذا الوحوش حُشرت»
توضيحات
سیماى سوره تكویر
این سوره بیست و نه آیه دارد و در مكّه نازل شده است.
نام سوره، برگرفته از آیه اول است و به معناى درهم پیچیده شدن و تاریك شدن است.
محتواى سوره نشان مىدهد كه این سوره در اوایل بعثت نازل شده است، زیرا مخالفان در اوایل دعوت، آن حضرت را مجنون مىخواندند و این سوره همانند سوره قلم كه در اوایل بعثت نازل شده، مشتمل بر تنزیه آن حضرت از این گونه تهمتها مىباشد.(29)
بخش اول این سوره، تغییرات عظیم و فراگیر این جهان را كه مقدمه برپا شدن قیامت است، بیان مىكند و بخش دوم، بیانگر جایگاه والاى قرآن و نقش و تأثیر آن در روح و روان آدمیان است.
در روایات، براى تلاوت این سوره كه موجب تذكّر و غفلتزدایى انسان مىشود، فضیلتهاى بسیارى نقل شده است.(30)