ترجمه
(دعوت پیامبران و مخالفت دشمنان همچنان ادامه داشت) تا هنگامى كه پیامبران (از هدایت مردم) به آستانه نومیدى رسیدند و كفار گمان كردند كه (وعده عذاب) به دروغ به آنان داده شده است. آنگاه یارى ما به آنان رسید، پس كسانى را كه مىخواستیم نجات یافتند و(لى) عذاب ما از گروه مجرمان باز گردانده نمىشود.
نکته ها
در طول تاریخ، پیامبران در دعوت خود مستمر و مصرّ بودند، تا آنكه از هدایت مردم مأیوس مىشدند، چنانكه مخالفانِ لجوج نیز دست از مقاومت برنمىداشتند. نمونههایى از آن را در قرآن مىخوانیم:
الف: نمونه یأس انبیا:
بعد از آنكه نوح سالیان متمادى مردم را دعوت كرد، جز گروه اندكى كسى ایمان نیاورد، خداوند به او فرمود: «لن یؤمن من قومك الاّ من قد آمن»(175) جز كسانى كه ایمان آوردهاند، كس دیگرى از قوم تو ایمان نخواهد آورد. نوح در نفرین خود كه نشان از یأس او نیز دارد، مىگوید: «و لایلدوا الاّ فاجراً كفّاراً»(176) یعنى از اینان جز كافر فاجر نیز متولد نخواهد شد.
در داستان زندگى و دعوت هود، صالح، شعیب، موسى، و عیسىعلیهم السلام نیز این یأس از ایمان آوردن كفار به چشم مىخورد.
ب: نمونه سوءظن مردم به انبیا:
كفّار تهدید انبیا را توخالى و دروغ مىپنداشتند. در سوره هود آیه 27 مىخوانیم «بل نظنّكم كاذبین»(177) گمان مىكنیم شما دروغگویید. یا اینكه فرعون به موسىعلیه السلام گفت: «انّى لاظنّك یا موسى مسحوراً»(178) به راستى كه گمان مىكنم كه تو افسون زدهاى.
ج: نمونه نصرت خداوند:
قرآن نصرت الهى را حقّى مىداند كه خداوند بر خود لازم كرده است «و كان حقّاً علینا نصر المؤمنین»(179) یعنى یارى مؤمنان بر ما لازم است. یا در جاى دیگر مىفرماید: «نجّینا هوداً و الّذین آمنوا معه»(180) ما هود و مؤمنان را نجات دادیم.
امّا درباره قهر خداوند كه از مجرمان برنمىگردد، در سورهى رعد آیه 11 مىفرماید: «اذا اراد اللَّه بقوم سوءً فلامردّ له» هرگاه خداوند بر قومى قهر بگیرد، برگشت ندارد.
پيام ها
1- قساوت و لجاجت در انسان، تا آنجا اوج مىگیرد كه انبیاى بردبار را نیز مأیوس مىكند. «اذا اسْتیئَس الرسل»
2- خوشبینى و حسننیّت و حوصله اندازه دارد. «حتّى»
3- نیروى خود را صرف زمینههاى غیرقابل نفوذ نكنید. باید از برخى مردم صرف نظر كرد. «استیئس الرُّسل»
4- مهلت دادن به مجرمان وتاخیر عذاب آنان، از سنتهاى الهى است. «حتّى اذا استیئس» یعنى به قدرى ما به مجرمان مهلت دادیم كه انبیا مأیوس شدند.
5 - تاخیر عذاب الهى سبب جرأت وتكذیب مجرمین مىگردد. «حتّى اذا... وظنّوا انّهم قد كذبوا»
6- ناامیدى انبیا از هدایت مردم، شرط نزول قهر خداست. «اذا استیئس... لایرد بأسنا...»
7- امدادهاى الهى نسبت به پیامبران هم زمان خاصى دارد. «اذا استیئس... جاءهم»
8 - قهر الهى شامل انبیا و مومنان واقعى نمىشود. «فنُجّى»
9- هم قهر و عذاب و هم لطف و امداد به دست خداست. «نصرنا ... بأسنا»
10- سرنوشت قهر یا نجات انسان بدست خود اوست. «من نشاء، مجرمین»
11- اراده وخواست خدا قانونمند است. «من نشاء ولایردّ بأسنا عن القوم المجرمین»
12- راه خدا بنبست ندارد. «اذا استیئس الرسل...جاءهم نصرنا» (هر كجا مردم كار را به بنبست كشاندند قدرت خدا جلوه مىكند.)
13- هیچ قدرتى مانع قهر خدا نمىشود. «لایردّ بأسنا»
14- سنت خداوند در حمایت انبیا و هلاكت مجرمان است. «جاءهم نصرنا ، لایُرّد بأسنا»