ترجمه
به راستى در سرگذشت آنان براى خردمندان عبرتى است. (این) سخنى نیست كه به دروغ ساخته شده باشد. بلكه تصدیق كنندهى آن (كتاب آسمانى) است كه پیش از آن آمده و روشنگر هر چیز و (مایه) هدایت و رحمت براى گروهى است كه ایمان مىآورند.
نکته ها
«عبرت» و «تعبیر» به معنى عبور است، عبور از صحنهاى به صحنهاى دیگر. «تعبیر خواب» عبور از رؤیا به واقعیات. و «عبرت» یعنى عبور از دیدنىها و شنیدنىها به نادیدنىها و ناشنیدنىها.
«قصصهم» شاید اشاره به داستان تمام انبیا باشد و شاید مراد، داستان یوسف، یعقوب، برادران، عزیز مصر وحوادث تلخ وشیرینى باشد كه در این سوره آمده بود.
پيام ها
1- شرط امتیاز در داستانها، پندآموزى آنهاست. در ابتداى سوره فرمود: «نحن نقصّ علیك احسن القصص» ودر آخر فرمود: «لقد كان فى قصصهم عبرة»
2- چنانكه حضرت یوسفعلیه السلام على رغم همه كیدها و مشكلات و موانع به عزّت و قدرت رسید، پیامبر اسلامصلى الله علیه وآله نیز على رغم همهى مكرها و... به عزّت و قدرت خواهد رسید. «لقد كان فى قصصهم عبرة»*
3- تنها خردمندان از داستانها، پند وعبرت مىگیرند. «عبرة لاولى الالباب»
4- عبرتآموزى از قصص قرآن، مخصوص یك زمان نیست. «لاولى الالباب»
5 - داستانهاى قرآن، بیان واقعیّتهاى عینى و عبرت آموز است. (یافتنى است، نه بافتنى.) «ما كان حدیثاً یفترى»
6- گفتار راست و واقعى، تأثیر عمیق دارد. «عبرة... ما كان حدیثاً یفترى»
7- قرآن با كتب آسمانى دیگر همسو است. «تصدیق الّذى...»
8 - قرآن، تمام نیازهاى انسان را مطرح مىكند.«تفصیل كلّ شىءٍ»
9- قرآن، هدایت محض است و آمیخته با هیچ ضلالتى نیست. «هدىً»
10- تنها اهل ایمان از هدایت ورحمت قرآن بهره مىبرند. «هدىً و رحمةً لقوم یؤمنون»
11- نكته سنجى و درس گرفتن عقل لازم دارد؛ «عبرة لاولى الالباب» ولى دریافت نور و رحمت الهى، ایمان نیز لازم دارد. «لقوم یؤمنون»
12- داستان یوسف براى جویندگان حقیقت، آیت «آیات للسائلین» براى خردمندان، عبرت «عبرة لاولى الالباب» و براى اهل ایمان، مایهى هدایت و رحمت است. «هدىً و رحمةً لقوم یؤمنون»*