ترجمه
(یعقوب) گفت: همانا اینكه او را ببرید حتماً مرا غمگین مىسازد و از این مىترسم كه گرگ او را بخورد و شما از او غافل باشید.
پيام ها
1- فراق و جدائى حتّى براى انبیا حزن آور است. «لیحزننى»*
2- امتحان الهى از همان ناحیهاى است كه افراد روى آن حساسیّت دارند. (یعقوب نسبت به یوسف حسّاس بود و فراق یوسف، وسیله آزمایش او شد) «لیحزننى... أخاف»*
3- پردهدرى نكنید. «اخاف ان یاكله الذئب»
(پدر از حسادت فرزندان آگاه بود و به همین دلیل به یوسف فرمود: خوابى را كه دیدهاى براى برادرانت بازگو مكن. ولى در اینجا حسادت آنان را مطرح نمىكند، بلكه خطر گرگ و غفلت آنان از یوسف را بهانه مىآورد.)
4- به فرزند خود، استقلال بدهید.
(عشق پدرى به فرزند و دفاع از او در برابر احتمال خطر، دو اصل است، ولى استقلال فرزند نیز اصل دیگرى است. یعقوب، یوسف را به همراه سایر برادران فرستاد. زیرا نوجوان باید كمكم استقلال پیدا كرده و از پدر جدا شود، براى خود دوست انتخاب كند، فكر كند و روى پاى خود بایستد، هر چند به قیمت تحمّل مشكلات و اندوه باشد.)
5 - حساسیّتها را در نزد هر كس بازگو نكنیم و گرنه ممكن است علیه خود انسان مورد استفاده قرار گیرد. «أخاف أن یأكله الذئب»*
6- غفلت موجب ضربه و آسیب پذیرى مىگردد. «یأكله الذئب و انتم عنه غافلون»*