ترجمه
و(یوسف در چاه بود تا) كاروانى فرا رسید و مأمور آب را فرستادند پس او دلو خود را به چاه افكند (یوسف به طناب و دلو آویزان شد و به بالاى چاه رسید) مأمور آب فریاد زد مژده كه این پسرى است. او را چون كالائى پنهان داشتند (تاكسى ادّعاى مالكیت نكند) در حالى كه خداوند بر آنچه انجام مىدادند آگاه بود.
نکته ها
خداوند، بندگان مخلص خود را تنها نمىگذارد و آنها را در شداید و سختىها نجات مىدهد. نوح را روى آب، یونس را زیر آب و یوسف را كنار آب، نجات داد. همچنان كه ابراهیم را از آتش، موسى را در وسط دریا و محمّدصلى الله علیه وآله را درونِ غار و علىعلیه السلام را در بستر كه به جاى پیامبر خوابیده بود، نجات داد.
با اراده الهى، ریسمان چاه وسیله شد تا یوسف از قعر چاه به تخت و كاخ برسد، پس بنگرید با حبلاللَّه چه مىتوان انجام داد!؟ «و اعتصموا بحبل اللّه...»(41)
پيام ها
1- گاهى خودىها انسان را در چاه مىاندازند، ولى خداوند از طریق بیگانگان، انسان را نجات مىدهد. «جائت سیارة»
2- تقسیم كار، یكى از اصول مدیریّت و زندگى جمعى است. («واردهم» به معناى مسئول آب است.)
3- گروهى، انسان را به دید كالا مىنگرند. «بضاعة»
4- كتمان حقیقت، در برابر مردم امكان دارد، با خدا چه مىكنیم كه به همه چیز آگاه است. «اسرّوه... واللَّه علیم»