ترجمه
و كسى از مردم مصر كه یوسف را خرید به همسرش گفت: مقام او را گرامى دار (او را به دید برده نگاه مكن) امید است كه در آینده ما را سود برساند یا او را به فرزندى بگیریم. و اینگونه ما به یوسف در آن سرزمین جایگاه و مكنت دادیم (تا اراده ما تحقق یابد) و تا او را از تعبیر خوابها بیاموزیم و خداوند بر كار خویش تواناست ولى اكثر مردم نمىدانند.
نکته ها
جملهى «عسى أن ینفعنا او نتّخذه ولداً» در دو مورد در قرآن به كار رفته است: یكى در مورد حضرت موسى وقتى كه صندوق او را از آب گرفتند، همسر فرعون به او گفت: این نوزاد را نكشید، شاید در آینده به ما سودى رساند.(43) و دیگرى در اینجاست كه عزیز مصر به همسرش مىگوید: احترام این برده را بگیر، شاید در آینده به درد ما بخورد. آرى، به ارادهى خداوندى، محبّتِ نوزاد و بردهاى ناشناس، چنان در قلب حاكمانِ مصر جاى مىگیرد كه زمینههاى حكومت آیندهى آنان را فراهم مىسازد.
پيام ها
1- بزرگوارى در سیماى یوسف نمایان بود. تا آنجا كه عزیز مصر سفارش او را به همسرش مىكند. «اكرمى مثواه»
2- زن در خانه، نقش محورى دارد. «اكرمى مثواه»*
3- اطرافیان و آشنایان را به نیكى با مردم دعوت كنید. «اكرمى مثواه»*
4- در معاملات آینده نگر باشید. «اشتراه... عسى ان ینفعنا»*
5 - با احترام به مردم، مىتوان انتظار كمك ویارى از آنان داشت. «اكرمى... ینفعنا»
6- دلها به دست خداوند است. مهر یوسف، در دل خریدار نشست. «عسى ان ینفعنا او نتّخذه ولداً»
7- تصمیمهاى مهم را پس از ارزیابى و آزمایش و مرحلهاى اتّخاذ كنید. (اوّل یوسف را به عنوان كمككار در خانه، «عسى أن ینفعنا» كمكم به عنوان فرزند قرار دهیم) «او نتّخذه ولداً»*
8 - فرزندخواندگى، سابقه تاریخى دارد. «نتّخذه ولداً»
9- عزیز مصر فاقد فرزند بود. «نتّخذه ولداً»*
10- عدو شود سبب خیر اگر خدا خواهد. (برادران او را در چاه انداختند و او امروز در كاخ مستقر شد) «كذلك مكنّا لیوسف»*
11- زیردستان را دست كم نگیرید، چه بسا قدرتمندان و حاكمان آینده باشند. «مكنّا لیوسف فى الارض»*
12- علم و دانش، شرطِ مسئولیّت پذیرى است. «مكّنّا... لنعلمه»
13- پایان تلخىها، شیرینى است. «شروه بثمن بخسٍ - مكّنّا لیوسف»
14- اراده غالب خدا، یوسف را از چاه به جاه كشاند. «مكّنّا لیوسف»
15- آنچه را ما حادثه مىپنداریم، در حقیقت طراحى الهى براى انجام یافتن ارادهى اوست. «واللّه غالب على امره»
16- چه بسا حوادث ناگوار كه چهره واقعى آن خیر است. (یوسف در ظاهر به چاه افتاد، ولى در واقع طرح چیز دیگرى است) «كذلك مكنّا لیوسف... اكثر النّاس لا یعلمون»*
17- مردم، ظاهر حوادث را مىبینند، ولى از اهداف و برنامههاى الهى بىخبرند. «لایعلمون»