ترجمه
(یوسف در جواب) گفت: هفت سال پىدرپى كشت كنید و آنچه را درو كردید، جز اندكى را كه مىخورید، در خوشهاش كنار بگذارید.
نکته ها
یوسفعلیه السلام بدون گلایه و شكوه از رفیق كه چرا او را فراموش كرده و بدون آنكه قید و شرطى براى تعبیر خواب پادشاه تعیین كند، فورى به تعبیر خواب پرداخت، زیرا كتمان دانش به ویژه در هنگام نیاز جامعه به آن، امرى به دور از شأن انسانهاى پاك و نیكوكار است.
یوسف به جاى تعبیر خواب، راه مقابله با قحطى را با برنامهاى روشن بیان كرد تا نشان دهد علاوه بر علم تعبیر خواب، قدرت برنامهریزى و مدیریّت دارد.
علم كشاورزى و سیاست ذخیرهسازى و لزوم صرفهجویى در مصرف، از این آیه استفاده مىشود.
پيام ها
1- طرح و برنامههاى سازنده خود را بدون منّت و چشمداشت عرضه كنیم. «قال تزرعون»*
2- براى نجات جامعه بایستى از مشكلات شخصى چشم پوشید. (یوسف سخنى از زندانى بودن خود كه مسئلهى شخصى است، چیزى نگفت، بلكه به فكر حلّ مشكل مردم بود) «قال تزرعون...»*
3- مدیریّت بحران و اداره جامعه در شرایط حاد و دشوار از وظایف اصلى حكومت است. «قال تزرعون...»*
4- حكومتها باید قحطى و خشكسالى را پیشبینى كنند و در ایّام فراخى با تدبیر از فشار مشكلات بكاهند. «تزرعون...»*
5 - به هنگام مناسب بودن شرایط حداكثر بهرهبردارى را باید نمود. «تزرعون...»*
6- در مواقعى كه بحرانى در پیش است باید بر ظرفیّت تولید و كار افزود. «تزرعون...»*
7- مردان خدا، باید براى رفاه مردم فكر كنند و طرحهاى دراز مدّت و كوتاه مدّت داشته باشند. «قال تزرعون سبع سنین»
8 - زمان، عنصر بسیار مهمى در برنامه ریزى و مدیریّت است. «سبع سنین»*
9- فقط تشریح وضعیّت كافى نیست، باید طرح و برنامه داد. «تزرعون سبع سنین دأباً...»*
10- برنامهریزى در تولید «تزرعون سَبْعَ سِنِینَ» و صرفه جویى و ذخیرهسازى «فَذَرُوهُ» یك ضرورت است. (در حالى كه جوامع عقب مانده بدون توجّه به این مراحل فقط مصرف مىكنند.)*
11- كنترل حكومت بر روند تولید و توزیع، در شرایط بحرانى امرى ضرورى است. «تزرعون... فذروه...»
12- گندم اگر به خوشه باشد بر عمرش اضافه مىشود. «فذروه فى سنبله»
13- مىتوان با برنامهریزى، خود را براى مقابله با حوادث طبیعى همچون قحطى، زلزله و سیل آماده كرد. «فذروه فى سنبله»
14- برنامهریزى و تدبیر براى آینده، منافاتى با توكل و تسلیم در برابر امر خدا ندارد. «فذروه فى سنبله» (با تدبیر، به استقبال تقدیر برویم.)
15- طرحها باید قابلیّت عملى داشته باشند. «فذروه فى سنبله» (بهترین شیوه عملى در آن زمانِ بدون سیلو و تكنولوژى، واگذاردن گندم در خوشه بود.)
16- هر تلخىاى بد نیست. همین قحطى مقدّمهى حاكمیّت یوسف شد وهمچنین مقدّمه صرفهجویى وكار بیشتر در میان مردم گشت. «تزرعون، فذروه، الاّ قلیلا»
17- آیندهنگرى وبرنامهریزى بلند مدّت براى مقابله با مشكلات اقتصادى جامعه، لازمه مدیریّت كشور است. «تزرعون... فذروه... الاّ قلیلا»
18- صرفهجویى امروز، خودكفایى فردا واسراف امروز، نیاز فردا را بدنبال دارد. «قلیلاً ممّا تأكلون»
19- رؤیاى كافران نیز مىتواند بیانگر واقعیّتها و حاوى دستورالعملهایى براى حفظ جامعه باشد.
20- امروز باید براى فرداى بهتر كوشش كرد. «تزرعون... ثمّ یأتى من بعد ذلك»*