ترجمه
(پادشاه به زنان) گفت: وقتى از یوسف كام مىخواستید چه منظور داشتید؟ زنان گفتند: منزه است خدا، ما هیچ بدى از او نمىدانیم. همسر عزیز گفت: اكنون حقیقت آشكار شد من (بودم كه ) از او كام خواستم و بىشك او از راستگویان است.
نکته ها
«خطب» دعوت شدن براى امر مهم را گویند. «خطیب» كسى است كه مردم را به هدفى بزرگ دعوت مىكند. «حصحص» از «حصّه» یعنى جدا شدن حقّ از باطل است.(77)
در این ماجرا یكى از سنّتهاى الهى محقّق شده است، كه به خاطر تقواى الهى، گشایش ایجاد مىشود. «و مَن یتّق اللَّه یَجعل له مَخرجاً و یرزقه من حیث لایحتسب»(78) هركس از خدا پروا كند، براى او راه خروج و گشایش قرار مىدهد و از جایى كه حسابش را نمىكند، به او روزى مىرساند.
پيام ها
1- گاهى كه گره كور مىشود، شخص اوّل كشور باید خود پرونده را بررسى و دادگاه تشكیل دهد. «قال ما خطبكنّ»
2- افراد متّهم را دعوت كنید تا از خود دفاع كنند. «ما خطبكنّ» حتّى زلیخا نیز حضور داشت.«قالت امراة العزیز»
3- به دنبال تلخىها شیرینىها است. در برابر «اراد باهلك سوءً»، «ما علمنا علیه من سوء» آمده است.
4- زنان مصر نه تنها بر خطاكار نبودن یوسف اعتراف كردند، بلكه هر نوع بدى و انحرافى را از او نفى كردند. («من سوء» یعنى هیچ عیب و گناهى بر او نیست)*
5 - حقّ براى همیشه، مخفى نمىماند. «الآن حصحص الحقّ»
6- روشن شدن برخى پروندهها و حقایق نیاز به زمان دارد. «الآن حصحص الحقّ»*
7- وجدانها، روزى بیدار شده واعتراف مىكنند. «انا راودته» چنانكه فشار جامعه و محیط، گردنكشان را به اعتراف وادار مىكند. (همسر عزیز همین كه دید تمام زنان به پاكدامنى یوسف اقرار كردند، او نیز به اعتراف گردن نهاد.)
8 - عزیز مصر خواست مراودهى زلیخا با یوسفعلیه السلام مخفى بماند، ولى خداوند آن را بر همهى عالمیان و براى همیشه آشكار كرد تا پاكى یوسف اثبات گردد. «قالت... أنا راودتُه»*
9- آنگاه كه خدا بخواهد، دشمن، خود وسیلهى نجات و رفع اتّهام مىشود. «انّه لمن الصّادقین»*