ترجمه
(برادران) گفتند: اگر او سرقت كند (جاى تعجب نیست، زیرا) پیش از این نیز برادر او دزدى كرده بود. یوسف (این تهمت را) در دل خود پنهان داشت و (با آنكه ناراحت شده بود) به روى آنان نیاورد. (ولى) گفت: موقعیت شما بدتر (از او)ست و خداوند به آنچه توصیف مىكنید داناتر است.
پيام ها
1- متّهم، یا انكار مىكند و مىگوید: من دزد نیستم؛ «ما كنّا سارقین» یا كار خود را توجیه مىكند و مىگوید: دزد بسیار است.«فقد سرق اخ له من قبل»
2- حسود، حتّى بعد از دهها سال ضربه مىزند. «فقد سرق اخ له من قبل»
3- اخلاق برادر، در برادر اثر مىگذارد. «اخ له» (اخلاق مادر، در فرزند اثر دارد. بنیامین و یوسف از یك مادر بودند)
4- آنجا كه صفا نیست، اتّهام افراد زود پذیرفته مىشود.«ان یسرق فقد...» (بیرون آمدن پیمانه از بار او، دلیل بر سرقت نیست، ولى برادران چون علاقهاى به بنیامین نداشتند، كلمه سرقت را بكار گرفته و مسئله را مسلّم پنداشتند.)
5 - آنجا كه صفا نیست، خلاف جزیى را كلى قلمداد مىكنند. («یسرق» بجاى «سرق» یعنى او همیشه اینكاره بوده است.)
6- براى رسیدن به هدف باید نیشهایى را تحمل كرد. «سرق اخ له من قبل»
7- گاهى براى حفظ آبروى خود، به دیگران تهمت مىزنند. «سرق اخ له من قبل»
8 - جوانمردى و سعهصدر، رمز رهبرى است. «فاسرّها یوسف»
9- رازها را فداى احساسات نكنیم. (یوسف از برادران نسبت دزدى مىشنید، ولى به خاطر مصلحت وحفظ رازش چیزى نگفت) «فاسرّها یوسف فى نفسه»
10- افشاگرى همیشه ارزش نیست. «و لم یبدها لهم»
11- حسد در حقّ برادر، دروغگویى و اتّهام بى مورد از جمله دلایل یوسف براى گفتنِ «شَرّ مَكاناً» به برادران بود.
12- برادران یوسف، بر فرضِ سرقت پیمانه از سوى بنیامین، از او بدتر بودند، چون آنان برادر خود را دزدیده بودند. «انتم شرّ مكاناً»