ترجمه
یعقوب از برادران روى گرداند و گفت: اى دریغا بر یوسف، پس اندوه خود را فرو مىخورد (تا آنكه) دو چشمش از اندوه سفید (و نابینا) شد.
نکته ها
«اسف» به معناى حزن و اندوه همراه با غضب است. یعقوب بر چشم گریه، و بر زبان «یا اسفا» و در دل حزن داشت.
در روایتى امامصادقعلیه السلام فرمود: علىّبنالحسینعلیهما السلام بیست سال بعد از حادثه كربلا به هر مناسبتى گریه مىكرد. سؤال كردند چرا این همه گریه مىكنید؟ فرمود: یعقوب یازده پسر داشت یكى غائب شد، با اینكه زنده بود، از گریه چشمانش را از دست داد، ولى من در برابر چشمان خود دیدم پدر و برادرها و هفده نفر از خاندان نبوّت شهید شدند، چگونه گریه نكنم؟(126)
پيام ها
1- حسدورزى، یك عمر تحقیر به همراه دارد. «و تولّى عنهم»
2- آنها مىخواستند با حذف یوسف، خود محبوب پدر شوند؛ «یخل لكم وجه ابیكم» ولى حسادت، قهر پدر را شامل حال آنها كرد. «تولّى عنهم»
3- یعقوب مىدانست كه بر فرزند دیگر ظلم نشده است، ظلم بر یوسف رفته است. «یا اسفا على یوسف»
4- غصّه و گریه، گاهى موجب نابینایى مىشود. «ابیضّت عیناه من الحزن»
5 - ندبه و گریه و سوز و عشق، نیاز به شناخت دارد. (یعقوب آشنا به یوسف است كه از سوز نابینا مىشود.)
6- اهمیّت مصائب، بر محور شخصیّت افراد است. (ظلم به یوسف با ظلم به دیگران فرق دارد، نام یوسف برده مىشود نه دو برادر دیگر.)
7- گریه، غم و اندوه در فراق عزیزان، جایز است. «وابیضّت عیناه من الحزن»
8 - تحمّل انسان حدّى دارد و روزى لبریز مىشود. «وابیضّت عیناه من الحزن»*
9- فرو بردن خشم، از صفات مردان الهى و كارى شایسته است. «فهو كظیم»*
10- گریه و غم، منافاتى با كظم غیظ و صبر ندارد. «فصبرٌ جمیل، یا اسفا، فهو كظیم»