ترجمه
گفتند: آیا تو خود (همان) یوسفى؟ گفت: (آرى) من یوسفم و این برادر من است. به تحقیق خداوند بر ما منت گذاشت. زیرا كه هر كس تقوا و صبر پیشه كند پس همانا خداوند پاداش نیكوكاران را تباه نمىكند.
نکته ها
هر چه زمان مىگذشت، برادران مبهوتتر شدند كه چرا عزیز مصر در برابر نامهى پدرشان گریه كرد!؟ عزیز از كجا ماجراى یوسف را مىداند؟ راستى قیافه او به یوسف شباهت زیادى دارد! نكند او یوسف باشد، چه بهتر كه از خودش بپرسیم. اگر یوسف نبود به ما دیوانه نمىگویند؟ واگر یوسف بود از شرمندگى چه مىكنیم؟ هیجان سراسر وجود برادران را گرفته بود. بالاخره طلسم سكوت را با سؤالِ آیا تو یوسفى، شكستند.
در اینجا چه صحنهاى پیش آمد؟ و كدام نقاش مىتواند سیمایى از شرمندگى و شادى و گریه و در آغوش كشیدن را تصویر كند؟ خدا مىداند و بس.
باید شرایط طورى فراهم شود كه مردم سؤال كنند و براى رشد و تربیت، انگیزه آنان را بالا برد. در برادران یوسف دائماً انگیزه براى جستجو و سؤال زیاد مىشد. با خود مىگفتند: چرا اصرار داشت بنیامین را به همراه خود بیاوریم؟ چرا پیمانه در بار ما پیدا شد؟ چرا پول ما را در نوبت اوّل برگرداند؟ او از كجا داستان یوسف را مىداند؟ نكند دیگر به ما غلّه ندهد؟ وقتى این هیجانها در روح آنها اوج گرفت، پرسیدند: آیا تو یوسف هستى؟ گفت: بله....
امام صادقعلیه السلام فرمودند: به تحقیق در حضرت قائمعلیه السلام سنتى از یوسف است... مردم حضرت را نمىشناسند تا اینكه خداوند اذن دهد كه خود را معرفى كند.(132)
پيام ها
1- گذشت تاریخ و حوادث تلخ و شیرین، رابطهها و شناختها را تغییر مىدهد. «ءانّك لانت یوسف»
2- اولیاى خدا، همهى نعمتها را از او مىدانند. «مَنّ اللَّه علینا»
3- اجر صبر و تقوا، در دنیا نیز داده مىشود. «انا یوسف... مَن یّتق و یصبر...»*
4- كسى لایق زمامدارى و حكومت است كه در برابر حوادث، حسادتها، شهوتها، تحقیرها، زندانها، تبلیغات سوء و... امتحان داده باشد. «مَن یتّق و یصبر...»
5 - از حساسترین اوقات، براى تبلیغ استفاده كنید. (موقعى كه برادران از كار خود شرمنده وآماده پذیرش سخن یوسفاند او مىگوید: «مَن یتّق ویصبر...»)
6- لطف خداوند، حكیمانه و بر طبق ملاكها ومعیارها است. «من یتّق و یصبر فانّ اللَّه...»
7- صبر وتقوا، زمینه عزّت است. «مَن یتّق و یصبر فانّ اللَّه لایضیع...»
8 - تقوا و صبر از ویژگىهاى محسنان است. «من یتّق و یصبر فانّ اللّه لا یضیع اجر المحسنین»*
9- یكى از سنتهاى الهى، حكومت صالحان است. «لایضیع اجر المحسنین»