ترجمه
(اى پیامبر) به جان تو سوگند كه آنان در مستى خود سرگردان بودند.
پس به هنگام طلوع آفتاب صیحهاى مرگبار آنان را فراگرفت.
پس آن شهر را زیرورو كردیم و بر آنان سنگهائى از گل سخت باراندیم.
نکته ها
«عُمر» و «عَمر» هر دو به یك معنا مىباشند ولى هنگام سوگند یاد كردن از لفظ «عَمر» استفاده مىشود.(28)
در قرآن به غیر از پیامبراكرمصلى الله علیه وآله به جان پیامبر دیگرى سوگند یاد نشده است. (البتّه مراغى مىگوید: مراد از «لعمرك» سوگند ملائكه است به جان حضرت لوط)
«یعمهون» از «عَمَه» به معناى تحیّر مىباشد و «مشرقین» به معنى داخل در اشراق و روشنایى صبح شدن مىباشد.
شاید سنگباران براى نابودى كسانى بوده كه هنگام زیرورو شدن شهر جان سالم بدر برده بودند و یا براى محو و نابودى كامل شهر بوده است.
پيام ها
1- سوگند به نام پیامبر، جایز است. «لعمرك»
2- گناه و انحراف، عقل و هوش انسان را محو مىكند، «سكرتهم» و او را از شناخت باز مىدارد. «یعمهون»
3- مست دنیا را باید صیحههاى آسمانى بیدار كند. «سكرتهم، الصّیحة»
4- صوت و صیحه مىتواند سبب زیرورو شدن شهرى شود. «فاخذتهم الصیحة... فجعلنا»
5 - دست خداوند باز است، همان گونه كه از آسمان باران رحمت نازل مىكند مىتواند بارانى از سنگ و عذاب نازل كند. «امطرنا علیهم حجارة»
6- سه نوع عذاب: صیحه، زیرورو شدن شهر و سنگباران، كیفرى است كه براى گناه لواط آمده است.