ترجمه
آیا ندیدى كه خداوند آنچه را در آسمانها و زمین است، مىداند. هیچ رازگویى و نجواى سه نفره نیست مگر آنكه او چهارمین آنهاست و هیچ پنج نفرهاى نیست، مگر آنكه او ششمین آنان است و نه (رازگویانى) كمتر از آن و نه بیشتر، مگر اینكه او با آنهاست، هر جا كه باشند، سپس در روز قیامت آنان را به آنچه كه انجام دادند، خبر خواهد داد. همانا خداوند به هر چیزى بسیار داناست.
نکته ها
«تر» از «رؤیت» به معناى دیدن است كه گاهى به معناى فهمیدن نیز بكار مىرود و در اینجا این معنا مراد است.
«نجوى» از «نجوَة» به معناى مكان بلندى است كه از سایر قسمتهاى زمین جداست. از آنجا كه سخن در گوشى، در واقع جدا كردن طرف از دیگران است و یا چنان آهسته بیان مىشود كه سایرین از آن آگاه نمىشوند و یا به خاطر اینكه محتواى سخنانى كه گفته مىشود، وسیله دور شدن شنونده از خطر مىباشد، به آن «نجوا» گفته مىشود.
همچنین نجوا شامل جلسات مخفیانهاى مىشود كه افراد مجرم و خلاف كار، به دور از چشم دیگران تشكیل مىدهند و آهسته و بدون كوچكترین سر و صدایى سخن مىگویند به گمان اینكه كسى آنها را نمىبیند و سخنشان را نمىشنود.
قرآن، درباره علم خداوند به اسرار و نجواى مردم، چندین بار سخن به میان آورده است، از جمله: آیه 78 سوره توبه «ألم یعلموا انّ اللّه یعلم سرّهم و نجواهم و انّ اللّه علاّم الغیوب» و آیه 80 سوره زخرف «ام یحسبون انّا لانسمع سرّهم و نجواهم بلى و رسلنا لدیهم یكتبون»
در این آیه و آیه قبل، ده بار به علم خداوند اشاره شده و آغاز و پایان این آیه، با علم الهى است. «یعلم... علیم»
با نگاهى به آیات قبل، به خصوصیات علم الهى پىمىبریم.
علم او به تمام جزئیات است. «هو رابعهم، هو سادسهم»
علم او دقیق است. «أحصاه اللّه»
علم او حضورى است. «على كلّ شىء شهید»
به علم او غبار نسیان نمىنشیند. «احصاه اللّه و نسوه»
به واسطه علم او دیگران از اعمال فراموش شده خود با خبر مىشوند. «نسوه... ینبئهم»
احاطه علمى خدا به همه هستى همیشگى و ازلى است. «هو معهم این ما كانوا»
علم دارد، ولى معمولاً در دنیا كسى را رسوا نمىكند. «ینبّئهم بما عملوا یوم القیامة»
علم او دائمى است نه موسمى. «یعلم، علیم»
عمل او به آسمانها و زمین، یكسان است. «یعلم ما فى السّموات و ما فى الارض»
پيام ها
1- نگاهى كه به دانستن و فهمیدن حق نیانجامد، قابل توبیخ است. «ألمتر...»
2- آسمان و زمین، بزرگ و كوچك، آشكار و پنهان، همه در برابر علم خداوند یكسان است. «یعلم ما فى السّموات و ما فى الارض... هو رابعهم... هو معهم»
3- تعدّد افراد و تنوّع سخنان آنان، در علم خداوند تأثیرى نداشته و خداوند به همه آنها و سخنانشان آگاه است. «لا ادنى من ذلك و لااكثر»
4- چون وجود خداوند نامحدود است، پس هر جا كه باشیم او همراه ما است. «هو معهم أینما كانوا»
5 - مكان و زمان در علم خداوند اثرى نداشته و او به همه چیز آگاه است. «هو معهم أینما كانوا»
6- در قیامت، خبر دهنده، خود شاهد بوده است. «شهید، علیم، ینبئهم»