ترجمه
گفت: آیا معبودى غیر خدا براى شما بجویم، در حالى كه او شما را بر مردم این زمانه برترى داده است؟!
نکته ها
كلمهى «مُتبّر» از «تبار»، به معناى هلاكت است.
آنان كه یك عمر در سحر و جادو بودند، با دیدن یك معجزه چنان مؤمن شدند كه تهدیدهاى فرعون آنان را نلرزاند، ولى طرفداران حضرت موسى با دیدن آن همه معجزات و پس از پیروزى بر فرعون، انحراف و بتپرستى قومى، آنان را به انحراف كشید و تازه از موسى علیه السلام نیز تقاضاى بت كردند.
روزى یك یهودى به عنوان اعتراض به مسلمانان گفت: شما هنوز جنازهى پیامبرتان را دفن نكرده بودید كه با هم اختلاف كردید! حضرت على علیه السلام در پاسخ او فرمود: اختلاف ما در سخن پیامبر بود، نه در خودش و نه در خدا، امّا شما هنوز پایتان از آب دریا خشك نشده بود كه از موسى تقاضاى بت كردید. [245]
پيام ها
1- پرستش (حقّ یا باطل)، در طول تاریخ بشر وجود داشته است. «یعكفون على اصنام لهم» (در زمان موسى علیه السلام نیز افرادى بت مىپرستیدند.)
2- محیط جبرآور نیست، ولى تأثیرگذار هست. «فأتوا على قوم ...» پس تا در اعتقاد و ایمان قوى نشدهایم، از محیط و فرهنگ فاسد دورى كنیم، زیرا گاهى مشاهدهى یك صحنه (از فیلم، عكس، ماهواره و یا اجتماع) چنان در انسان تأثیرگذار است كه تمام زحمات تربیتى رهبران را متزلزل و خراب مىكند.
3- گاهى انسان از مهمترین نعمتها غفلت ورزیده و نسبت به آنها ناسپاسى مىكند. «جاوزنا... اجعل لنا»
4- گاهى انسان بهحدّى كجاندیش مىشود كه از رهبران الهى نیز درخواست ناروا مىكند. «یا موسى اجعل لنا آلهة»
5 - افراد و ملّتها، هر لحظه در معرض خطر انحرافند. «قالوا یا موسى...»
6- ایمان سطحى، زودگذر است. «وجاوزنا... قالوا... اجعل لنا آلهة»
7- بدتر از دشمنان آگاه خارجى و بیگانه، دوستان نادانِ داخلىاند. «جاوزنا... قالوا پیا موسى اجعل...»
8 - تقاضاى مردم، همیشه صحیح نیست و اكثریّت و خواست آنان همه جا یك ارزش نیست. «قالوا... اجعل لنا آلهة»
9- الگوپذیرى، تقلید و مدلبردارى، از خصلتهاى انسان است. «اجعل لنا آلهاً كما لهم آلهة»
10- جهل، ریشهى بتپرستى و بتپرستى، عملى به دور از عقل است. «تجهلون» جهل، در فرهنگ قرآن، در برابر عقل قرار دارد نه علم، یعنى به كار غیر عاقلانه جهل مىگویند.
11- تقاضاى خداى محسوس (همچون بت) از پیامبر بزرگوارى همچون موسى، نشانهى جهل عمیق و ریشهدار است. «تجهلون»
12- هم انحرافهاى فكرى از بین رفتنى است، هم انحرافهاى عملى. «متّبر ما هم فیه و باطل ما كانوا یعملون» آرى، پایان باطل، نابودى است، پس ظاهرِ آن ما را فریب ندهد.
13- عبادت باید بر اساس تعقّل و تشكّر باشد. «أغیراللّه ابغیكم الهاً و هو فضّلكم» خدا یافتنى است، نه بافتنى، «ابغیكم» و پرستش غیر خدا، با عقل و روحیّهى سپاسگزارى ناسازگار است.