ترجمه
وما با موسى، سى شب (در كوه طور، براى نزول تورات وآیات الهى) وعده گذاشتیم و آن را با (افزودن) ده شب كامل كردیم، پس میعاد پروردگارش چهل شب كامل شد و موسى (پیش از رفتن به این وعدهگاه) به برادرش هارون گفت: در میان امّت من جانشین من باش (و كار مردم را) اصلاح كن و از راه وروش مفسدان پیروى مكن!
نکته ها
در آیه 51 سورهى بقره، سخن از وعدهى چهل شب با موسى است، «واذ واعدنا موسى أربعین لیلة»، ولى در اینجا سى شب به اضافهى ده شب، كه به فرمودهى امام باقر علیه السلام فلسفهى این كار، آزمایش بنىاسرائیل بوده است. در روایات مىخوانیم: سى شب آن در ماه ذىالقعده و ده شب آن در اوّل ماه ذىالحجّه بوده است. [247]
با آن كه حضرت موسى چهل شبانه روز را به طور كامل در كوه طور بوره است، (چنانكه در تورات سِفر خروج نیز آمده است،) ولى تعبیر به چهل شب، ممكن است به این دلیل باشد كه مناجاتها اغلب در شب صورت مىگیرد و یا آنكه در قدیم تقویم براساس ماه بوده و ماه در شب نمایان است، لذا براى شمارش ایّام نیز از شب استفاده مىشده است.
تغییر برنامه بر اساس حكمت، مانند تغییر نسخهى پزشك در شرایط ویژهى بیمار، اشكال ندارد. لذا سى شب با اضافه شدن ده شب به چهل شب تغییر نمود.
چنانكه «بداء» در مورد خداوند، به معناى تغییر برنامه براساس تغییر شرایط است، البتّه تمام این تغییرات را خداوند از قبل مىداند، همان گونه كه گاهى پزشك از قبل مىداند پس از دو روز عمل به این نسخه، وضع بیمار تغییر كرده و نیاز به دارو و نسخهاى دیگر دارد. و دربارهى خداوند هرگز به معناى پشیمان شدن یا تغییر هدف و یا كشف نكتهاى تازه و تغییر موضع نیست، زیرا این معانى از جهل و محدودیّت سرچشمه مىگیرد كه مربوط به انسان است، امّا خداوند در مسیر امتحان و تربیت انسان این تغییرات را انجام مىدهد.
در «اربعین» و عدد چهل، اسرارى نهفته است، این عدد، در فرهنگ ادیان و در روایات اسلامى جایگاه خاصّى دارد، چنانكه مىخوانیم:
در زمان حضرت نوح علیه السلام، براى عذاب كفّار، چهل روز باران بارید.
چهل سال قوم حضرت موسى در بیابان سرگردان بودند.
پیامبر صلى الله علیه وآله چهل روز از خدیجه جدا شد و اعتكاف كرد تا غذاى آسمانى نازل شد و مقدّمهى تولّد حضرت زهرا علیها السلام فراهم گردید.
رسول خدا صلى الله علیه وآله در چهل سالگى مبعوث شد.
انسان تا چهل سالگى زمینهى كمال روحى ومعنوى دارد، امّا پس از آن دشوار مىشود.
چهل روز اخلاص در عمل، عامل جارى شدن حكمت از قلب به زبان است.
چهل بار خواندن بعضى سورهها و دعاها براى فرج و رفع مشكلات سفارش شده است.
چهل روز پذیرفته نشدن اعمال از جمله نماز، پیامد بعضى گناهان است.
چهل مؤمن اگر به خوب بودن مردهاى شهادت دهند، خداوند او را مىآمرزد... [248] بعضى كتابها نیز با محوریّت عدد چهل، مانند چهل حدیث نوشته شده است. [249]
چگونه مىتوان پذیرفت كه حضرت موسى براى غیبت موقّت خود جانشین تعیین كند، امّا خاتم پیامبران صلى الله علیه وآله براى غیبت ابدى خود، جانشینى تعیین نكرده باشد؟! با آنكه حدیث منزلت كه پیامبر خطاب به على علیه السلام فرمود: «أنت منّى بمنزلة هارون من موسى» تو براى من مثل هارون براى موسى مىباشى، به صورت متواتر در منابع اهل سنّت آمده است. [250] و آیا مردم در زمان غیبت امام زمان علیه السلام رها شدهاند؟!
دو آزمایش براى قوم موسى رخ داد: یكى ده روز زیادتر ماندن موسى در وعدهگاه و دیگرى گوسالهى سامرى. چنانكه خداوند مىفرماید: «فانّا قد فتّنا قومك من بعدك و اضلّهم السامرىّ» [251] ، هنگامى كه موسى علیه السلام فرمود: من براى دریافت دستورات الهى، سى شب به وعدهگاه مىروم، چون از سى شبانهروز گذشت و موسى نیامد، مردم گفتند: موسى خلف وعده كرده است، لذا از او بریده و بدنبال برنامههاى انحرافى رفتند. در حالى كه بار رفتن موسى به كوه طور، خداى او كه از میان نرفته بود تا مردم به سراغ بتپرستى بروند.
مراد از اصلاح در آیه، اصلاح در مسائل اجتماعى و جامعه است، نه اصلاح در رفتار فردى و شخصى. (كلمهى «اَصلِح»، پس از «اُخلُفنى» آمده است.)
در زمان حضرت موسى، مفسدانِ توطئهگرى بودند كه موسى نگران آنها بود و به هارون سفارش مىكرد: نگذار زمام امور را به دست گیرند وخواسته یا ناخواسته دنبالهرو آنان شوى. «ولا تَتّبع سبیل المفسدین»
پيام ها
1- بىمقدّمه و بدون خودسازى، بر پیامبران كتاب آسمانى نازل نمىشود، بلكه لیاقت به همراه عبادت و مناجاتهاى شبانه و عارفانه لازم است. «و واعدنا موسى ثلاثین لیلة...»
2- مسئولیّتها حتّى در سطح رهبرى، نباید مانع عبادت و اعتكاف و خلوت با خدا باشد. «و واعدنا موسى...»
3- قانون الهى چنان مقدّس است كه دریافتش نیاز به آمادگى كاملِ روحى دارد. «و واعدنا...»
4- وعدهگاه خداوند با انبیا، مكان نهایى همچون كوه طور و غار حراست و ضیافت الهى از بندگان صالح خود، دعا و مناجات است. «واعدنا...»
5 - شب، بهترین فرصت براى مناجات است. «لیلة»
6- عبادت در چهل شب تمام، آثار خاصّى بدنبال دارد. «اتممناها... فتمّ»
7- در كارها باید مدّت و اجل تعیین شود. «أربعین»
8 - رهبرى جدید باید در فراز و نشیبهاى نهضت، در كنار رهبرى قدیم تجربه دیده باشد. «قال موسى لاخیه هارون اخلفنى فى قومى...»
9- جامعه هرگز نباید بىرهبر باشد. «اُخلُفنى»
10- انبیا به اذن الهى، حقّ تعیین جانشین دارند. «اُخلُفنى»
11- امامت و رهبرى مردم باید به سفارش پیامبر، «اُخلُفنى فى قومى» در مسیر اصلاح جامعه، «اصلح» و به دور از انحراف «ولاتتّبع سبیل المفسدین» باشد.
12- در یك زمان، دو رهبر نمىشود. هارون علیه السلام همچون حضرت موسى پیامبر بود، ولى رهبرى با موسى علیه السلام بود. «اُخلُفنى» (آرى، امامت و رهبرى غیر از نبوّت است، لذا موسى براى دوران غیبت، هارون را جانشین خود و رهبر مردم قرار داد)
13- انبیا آنقدر دلسوز امّتند و خود را مسئول مىدانند كه حتّى براى چند روز، مردم را بىسرپرست نمىگذارند. «اُخلُفنى»
14- وظیفهى كلّى رهبر، اصلاح امّت است. «اَصلِح»
15- اگر مردم به فساد كشیده شدند و یا خواستار فساد بودند، رهبرى نباید از موضع اصلاحگرى دست بردارد. «و لا تتّبع سبیل المفسدین»
16- تذكّر و یادآورى، نشانهى ناتوانى و ضعف نیست. با آنكه هارون علیه السلام پیامبر و معصوم بود، امّا باز هم حضرت موسى او را به دو وظیفه عمدهى اصلاح و دورى از فساد توجّه داد. «اَصلِح و لا تَتّبع...»
17- اصلاح جامعه، با عوامل فاسد و پیروى از مفسدان، امكانپذیر نیست. «اَصلِح و لاتَتّبع سبیل المفسدین»
18- جامعه نیاز به رهبرى اصلاحگر دارد، «اَصلِح» رهبرى كه هرگز تسلیم نظرات و توطئههاى مفسدان نشود. «ولا تَتَّبع سبیل المفسدین»